
امسال بیشتر در مورد ناخن زدن خواهد بود تا پوسته پوسته شدن

حرکت از فعال ترین 12 ماه تا کنون برای سرمایه گذاری مخاطره آمیز، حداقل به سال 2022 ادامه پیدا نکرد. با افزایش نرخ بهره و تورم، چالش های ژئوپلیتیکی به وجود آمد و اقتصاد شروع به نزول کرد، جذب سرمایه در طول سال به طور چشمگیری کاهش یافت.
اما اگر سال 2022 سال پویایی تغییر پارادایم بود، سال 2023 سالی خواهد بود که در آن برندگان و بازندگان را تعیین میکنیم – و مهمتر از آن، زمانی که روشهای واضحتری برای اندازهگیری موفقیت ظاهر شود.
چشم انداز برای شرکت های نرم افزاری
از زمانی که رایانش ابری بیش از یک دهه پیش به عنوان یک روند غالب ظاهر شد، اکوسیستم فناوری چندین رکود را تجربه کرده است (اگرچه هیچ کدام قابل توجه نبودند)، اما تورم برای بسیاری از ما جانوری جدید است.
30 سال از زمانی که تورم یک ملاحظۀ ملموس اقتصادی کلان در دنیای واقعی بود می گذرد. وقتی تورم 7 درصد است، اگر حداقل تا این حد رشد نکنید، در حال کوچک شدن هستید.
در یک محیط کم بودجه، نرخ های نگهداری ناخالص بالا می تواند یک سیگنال قوی باشد که مشتریان محصولات شما را دوست دارند و از آنها ارزش واقعی دریافت می کنند.
همزمان با تورم، منحنی تقاضا در حال تکان دادن است – ابتدا شاهد دورهای از رشد قوی محصول بودیم که ناشی از همهگیری کووید-19 بود، و اکنون شاهد کاهش بودجه و هزینهها هستیم، زیرا استارتآپها و شرکتهای بالغ برای مقابله با طوفان آماده میشوند.
ما با تعداد زیادی از مشکلات شناخته شده و توانایی محدود برای پیش بینی آنچه در پیش است وارد سال 2023 می شویم. با این حال، یک چیز مطمئن است: امسال بیشتر در مورد پایین آوردن خواهد بود تا مقیاس بندی.
پیش بینی کننده های موفقیت
در این محیط، سرمایهگذاران به دنبال شاخصهای عملکردی مانند حاشیه سود ناخالص بالا، نرخهای حفظ ناخالص قوی (تعداد مشتریانی که در هر سال مشترک میشوند)، گسترش سریع درون مشتریان، کاهش هزینههای جذب مشتری، فروش چرخههای مشتری کوتاهتر و نمایندگان فروش مولد خواهند بود.
به ویژه، حفظ ناخالص بسیار مهم خواهد بود، زیرا شرکت ها باید بتوانند مشتریان خود را حفظ کنند تا برنامه های رشد خود را در سال 2023 تثبیت کنند. در یک محیط سخت بودجه، نرخ های حفظ ناخالص بالا می تواند سیگنال قوی باشد که مشتریان محصولات شما را دوست دارند و ارزش واقعی دریافت می کنند. از آنها.
سرمایه گذاران همچنین مسیر سودآوری را بر اساس ترازنامه فعلی – از طریق معیارهایی مانند سوزاندن نقدینگی به عنوان مضربی از درآمد خالص جدید سالانه، نظارت می کنند.
با فرض اینکه نرخهای نگهداری ناخالص بالایی دارید، ممکن است سوزاندن پول نقد منطقی باشد، اما اگر سرمایه بیشتری از مقدار کسبوکار جدید تولید شده میسوزانید، اینطور نیست. با کاهش نرخ رشد، بسیاری از شرکتها نرخ سوخت را کاهش میدهند که منجر به موجی از اخراج حتی در شرکتهایی با ترازنامه قوی و موقعیت بازار میشود.