

انفجار بی سابقه سرمایهگذاری در علوم زیستی در دهه گذشته منجر به درمانهای جدید باورنکردنی برای بیماران، بازده مالی قوی برای شرکتها و افزایش کلی تحقیقات ترجمهای شده است که برای پیشرفت نسل بعدی درمانها حیاتی است. همچنین منجر به سطوح چشمگیر سرمایه ای شد که توسط شرکت های در مراحل اولیه جمع آوری شد، که برخی از آنها سال ها تا ورود به کلینیک با اولین محصول خود فاصله داشتند.
طبیعتاً جریان سخاوتمندانه بودجه برای همه درگیرها هیجان ایجاد می کند. سرمایه سوختی است که نوآوری های علمی و فناوری را هدایت می کند و به این معنی است که یک استارتاپ علوم زیستی می تواند محصولاتی ایجاد کند که به طور کلی برای جهان مفید باشد.
اما چه اتفاقی می افتد که بودجه به طور ناگهانی متوقف شود؟
برای مثال، در دنیای بیوتکنولوژی، توسعه چندین محصول که همزمان آزمایشهای بالینی را انجام میدهند، بسیار سرمایه بر است. زیرساخت های مورد نیاز برای حمایت از این برنامه های مختلف ممکن است برای مقاومت در برابر خشکسالی مالی بسیار دشوار باشد.
یک رویکرد بهتر این است که روی یک برنامه پیشرو تمرکز کنید – محصولی که آنها می توانند مراحل مختلف توسعه را طی کنند که در نهایت منجر به تایید FDA می شود. در واقع، برنامههای شاخص ارزش پلتفرم اصلی را با امکان دادن به شرکتها برای افزایش سرمایه از طریق صدور مجوز و مشارکت تأیید میکنند.
بنیانگذاران نباید اجازه دهند فشار همتایان یا الزامات غربالگری اندازه سرمایه گذاران استراتژی تامین مالی آنها را دیکته کند.
در تامین مالی همیشه نوسانات و جریانهایی وجود خواهد داشت، بنابراین در اینجا پنج روش وجود دارد که استارتآپهای علم زندگی میتوانند بدون توجه به شرایط اقتصادی، برای موفقیت بهینهسازی کنند.
جمع آوری سرمایه موفق را با یک شرکت موفق اشتباه نگیرید
به هر حال، جمع آوری کمک مالی وسیله ای برای رسیدن به هدف است. ماموریت بیشتر استارت آپ های علوم زیستی بهبود نتایج بیماران است. با این حال، علم سخت است و پول در بانک بر پیچیدگی زیست شناسی انسان غلبه نمی کند. بسیاری از شرکت ها با موفقیت مقادیر قابل توجهی سرمایه را جمع آوری کرده اند اما هرگز در توسعه محصول، درمان یا فناوری مفید موفق نبوده اند.
اگرچه یک پروکسی کامل نیست، ارزشی که یک شرکت با پشتوانه سرمایه خطرپذیر از آن خارج میشود (از طریق M&A یا IPO) میتواند نشانهای از موفقیت آن در توسعه یک محصول جدید باشد. با این حال، عملاً هیچ ارتباطی بین میزان سرمایه ای که یک شرکت افزایش می دهد و ارزش خروج نهایی آن وجود ندارد.
از سال 2010، مجذور R بین ارزش خروجی و کل سرمایه سرمایه گذاری شده – معیاری برای ارتباط بین دو متغیر – برای همه خروجی های مراقبت های بهداشتی 0.34 ناچیز بوده است. با توجه به PitchBook، وقتی به همبستگی بین ارزش اولیه و مقدار سرمایه جمعآوریشده در سرمایهگذاری سری A یک شرکت برسید، به مقدار عملاً ناچیز 0.05 کاهش مییابد.
این آمارها از این ایده حمایت می کند که فقط به دلیل اینکه یک شرکت مقادیر قابل توجهی سرمایه را جذب می کند (به ویژه در مراحل اولیه)، هیچ تضمینی برای نتیجه سرمایه گذاری موفق وجود ندارد.
بنیانگذاران نباید اجازه دهند فشار همتایان یا الزامات غربالگری اندازه سرمایه گذاران استراتژی تامین مالی آنها را دیکته کند. در عوض، بر پیشبرد برنامه خود از طریق نقاط عطف کلیدی توسعه فنی و بالینی تمرکز کنید.