
لحظاتی قبل از شروع کنفرانس بزرگ سالانه توسعه دهندگان متا، کارکنان TechCrunch به تکاپو افتادند تا ببینند چه کسی یک هدست شارژ شده Meta Quest دارد، که معلوم شد هیچ کس نیست. اما از آنجایی که می دانستم مال من کدام گوشه کمد است (بالا سمت چپ)، اینجا هستم.
پس از ادغام حساب کاری فیسبوکم (تیلور لینگوینی) با سیستم ورود جهانی جدید متا، یک بهروزرسانی نرمافزاری راهاندازی کردم، به سخنرانی بزرگ مارک زاکربرگ پاسخ دادم و به سمت این پسر بد رفتم. من همچنین از شارژر USB استفاده کردم زیرا این چیز برای شروع آنقدرها دوام نمی آورد و گاهی اوقات زاکربرگ دوست دارد زیاد صحبت کند.
برای به خاطر سپردن کنترلها کمی حرکات وحشیانه انجام دادم، اما بعد از آن آماده تماشای سخنرانی اصلی مدیر عامل متا با حضور من و 5.4 هزار تن از تنههای نزدیکترین دوستانم شدم، عددی که احتمالاً منعکسکننده تعداد کارکنان متا و فناوریهای سرکش است. خبرنگاران مجبور بودند به جای دو بعدی به این موضوع سه بعدی نگاه کنند.

اعتبار تصویر: متا/تک کرانچ
با روشن کردن متاورس قدیمی، دقیقاً به یک میدان مجازی پر از تابلوها و یک فواره برند بزرگ در مرکز برخورد کردم (همه مارک ها به یک فواره نیاز دارند) با آن علامت بی نهایت آبی فلاپی. پس از رفتن به پورتال اصلی و قرار دادن نیم تنه مجازی خود در یک تصویر بزرگ از مارک زاکربرگ، در موقعیت زمانی VR قرار گرفتم که در آن به میدان برگشتم و مجبور شدم دوباره این کار را انجام دهم، اما در نهایت [hacker voice] من داخل بودم
در طول سخنرانی اصلی، آواتار تازه اصلاح شده زاکربرگ روی صحنه چت کرد، که من آن را به یکباره با شاید 15 نفر دیگر تماشا کردم، که احتمالاً همه آنها برای متا کار می کردند و فکر می کردند من کاملاً دیوانه هستم، که در بیشتر موارد درست نیست. در حالی که آنها در اطراف یک آمفی تئاتر مجازی کوچک ایستاده بودند و با آرامش سخنرانی اصلی را تماشا می کردند، من دقیقا برعکس این کار را انجام دادم، و دیوانه وار بین آنها می چرخیدم و در حالی که تا حد امکان به آواتار نمونه زوک نزدیک می شدم، اسکرین شات می گرفتم، درست مانند هر روزنامه نگاری که به خود احترام می گذارد، یک فرد کابوس. یک رویداد IRL ایجاد کنید.

اعتبار تصویر: متا/تک کرانچ
همه چیز خیلی خوب کار می کرد، و تماشای یک سخنرانی کلیدی فناوری در VR نسبت به رایانه من کمی سرگرم کننده تر بود، اما بسیار کاربردی تر بود. من دیگر نمی توانستم صدا را ضبط کنم یا یادداشت برداری کنم زیرا میدان دید من تحت سلطه واقعیت مجازی بود که هنوز برتر نیست. واقعیت وقتی نوبت به یادداشت کردن یادداشت های کوچک من می رسد، واقعیت دارد. و توصیف چیزهای خندهداری که برای دوستان کارم که با من در VR نبودند اتفاق میافتاد، که فکر میکنم بین ما فاصله انداخت، سخت بود.
یک چیزی که میگویم این است که آواتارها در Horizon Worlds در حال حاضر بسیار خوب به نظر میرسند (راست بگویم، آواتارهای من یک جورهایی داغ است)، اما آدم، مردم با دستان خود کارهای عجیبی انجام میدهند. مانند من، هر کس دیگری در دنیای کوچک جیب من احتمالاً مشغول تماشای آنها بودند که پشت میزهایشان نشسته بودند و به شدت ستارههای کروی کوچک Deathstar خود را در دست داشتند، تنها ارتباط باقیمانده با واقعیت لمسی.

اعتبار تصویر: متا/تک کرانچ

اعتبار تصویر: TechCrunch/Meta
تأثیر این کار این است که همه دستهای خود را مانند زامبیها مستقیم بیرون میآورند، یا بدتر از آن، آنها را به شکل منحنیهای وحشتناکی میپیچانند، زیرا مانند من، در یک مقطع زمانی از نگهداشتن کنترلرها خسته شدهاند و آنها را بیرویه رها میکنند. حتی یک بدبخت را پیدا کردم که در کنار فواره بی نهایت فلاپی بزرگ در فضا معلق بود، بدنش به طرز ناامیدانه ای در فاصله سه فوتی از زمین روی خود جمع شده بود. من فقط این را مطرح می کنم زیرا اکنون در حال اضافه کردن پاها هستیم، اما شاید باید بازوهای اضافه را حذف کنیم، می دانید؟

اعتبار تصویر: متا/تک کرانچ
در پایان، همه چیز به راحتی پیش رفت، به جز چیزهای ترسناک دست. احتمالاً باید یک “حالت رومیزی” وجود داشته باشد که یک انیمیشن متقابل استاندارد یا هر چیز دیگری را قرار دهد تا همه ما شبیه یک نمایش ترسناک Horizon Worlds نباشیم. متا، اگر می خواهید من را استخدام کنید، من یک نابغه هستم، اما فکر می کنم این یک تضاد منافع است.
همچنین باید بگویم که سگم در مدتی که آنجا بودم از ناکجاآباد مرا لیسید و کاملاً تکان دهنده بود و من با صدای بلند گفتم “وای!” و واقعاً من را از این تجربه خارج کرد.
تصحیح: آماندا اساساً گفت که میداند هدست کوئست او کجاست، اما سردرد دارد و نمیخواهد وارد متاورس شود. همچنین اتهامی هم به او وارد نشد. TechCrunch برای سردرگمی عذرخواهی می کند.