

برای بسیاری از بنیانگذاران در جامعه استارتآپها، سرمایهگذار «پسند بنیانگذار» کسی است که نسبتاً دور بماند. آنها چک را قطع میکنند و سپس تیم اجرایی را میبینند که کسبوکارشان را بدون دخالت در امور روزمره اداره میکنند.
در سال 2021، سرمایهگذاران از نسخه سرمایه «پسند بنیانگذار» فراتر رفتند، که در آن بنیانگذاران دائماً سرمایهشان را افزایش میدادند و به ارزشهای بیسابقه میرسیدند، بدون اینکه از نظرات سرمایهگذاران خود لذت ببرند. به نوبه خود، شرکت ها در سراسر هیئت مدیره تعادل ایجاد شده توسط وسعت اضافی راهنمایی سرمایه گذاران را از دست دادند. امروزه، واضح است که بسیاری از شرکت ها می توانند از این دستورالعمل ها استفاده کنند، زیرا FTX تنها آخرین و معروف ترین نمونه ما است.
با توجه به موانع اقتصادی جدید، زمان آن فرا رسیده است که جامعه استارتاپی معنای سرمایه «پسند بنیانگذار» را دوباره تعریف کند و بین منبع و هزینه آن سرمایه تعادل ایجاد کند. این به معنای انتخاب بین شرکای فعال و غیرفعال است.
برخی از بنیانگذاران ممکن است به توانایی خود در اجرای چشمانداز خود اطمینان داشته باشند، اما بیشتر آنها از سرمایهگذارانی سود میبرند که میتوانند بهترین روشهای مقیاسپذیری را که در شرکتهای مختلف دیدهاند به اشتراک بگذارند و میدانند که چگونه در رکود حرکت کنند. شرکتهای موفق زمانی ایجاد میشوند که سرمایهگذاران و مدیران، تخصص خود را برای دیدن گوشهها ترکیب کنند، نه زمانی که یک طرف در سکوت بر طرف دیگر چیره شود.
در اینجا برخی از ملاحظات کلیدی برای بنیانگذارانی وجود دارد که به دنبال تعادل بهتر بین سرمایه و تخصص خارجی برای تجارت خود هستند:
این واقعیت که سرمایه بدهی باید بازپرداخت شود در واقع نشانه آن است که مبانی مالی شرکت به اندازه کافی قوی است که از بازپرداخت حمایت کند.
عامل دوستی بنیانگذار
دو عنصر مهم که نیازهای رشد شرکت شما را تعیین می کند، مرحله شرکت شما و آنچه که مایلید برای سرمایه گذاران فعال بپردازید است.
در مراحل اولیه، زمانی که شرکت شما هنوز در حال تحقیق و توسعه است و هنوز درآمدی ایجاد نکرده است، تقریباً غیرممکن است که سرمایه غیرفعال را در قالب تأمین مالی مبتنی بر درآمد یا تأمین مالی بدهی تأمین کنید. در عوض، بر اساس ایده، کل بازار آدرس پذیر (TAM) و تجربه تیمی، سرمایه جمع آوری خواهید کرد.
اگر در این مرحله به یک سرمایه گذار سهام منفعل تر روی بیاورید، احتمالاً یک مدافع واقعی برای چشم انداز خود را از دست خواهید داد که می تواند اعتبار شما را تأیید کند و به سرمایه گذاران احتمالی موعظه کند. این رویکرد می تواند پتانسیل رشد و ارزش گذاری شرکت شما را محدود کند، بنابراین همیشه باید در این مرحله یک شریک سهام فعال را انتخاب کنید.
هنگامی که به اندازه کافی بزرگ می شوید تا مقیاس بندی را شروع کنید، می توانید بین تجربه و هزینه یکی را انتخاب کنید. اگر میخواهید بهترین روشها برای رشد یک شرکت از طریق محصولات یا بازارهای جدید داشته باشید، سرمایهگذاران فعال میتوانند دید وسیعتری از بازار ارائه دهند. این تجربه فوق العاده ارزشمند است و بنیانگذارانی که به آن نیاز دارند باید با سرمایه خود هزینه آن را بپردازند.
با این حال، اگر به توانایی خود در مقیاس شرکت اطمینان دارید، میتوانید ترکیبی از سرمایهگذاریهای بدهی و سهام را خریداری کنید تا رقیقسازی را به حداقل برسانید و در صورت نیاز از تخصص بیرونی استفاده کنید.
شرکتهای تاسیس شده یا قبل از عرضه اولیه، کاندیدای بهتری برای سرمایه غیرفعال نسبت به وام دهندگان یا سرمایهگذاران سهام هستند. در این مرحله، شرکت ها در حال حاضر درآمد قابل توجهی ایجاد می کنند و اگر قبلاً این کار را نکرده اند، برنامه ای برای رسیدن به سودآوری دارند. داشتن سابقه اثبات شده این کسب و کارها را به اهداف جذاب تری برای سرمایه گذاران نهادی با تجربه کمتر در این زمینه، اما سرمایه گذاری قابل توجه در قالب بدهی یا سهام تبدیل می کند.